مطالب نوشته شده توسط يزدان منصوريان
شگفتی از شکوه شعر: گردشی میان باغهای بیبرگ

دانشآموز سال دوم دبیرستان بودم که نخستین بار شعری از زنده یاد مهدی اخوان ثالث (م. امید) شنیدم. البته آن زمان ایشان در قید حیات بود و دو سال بعد – در چهارم شهریور 1369 – دار فانی را وداع گفت. یکی از همکلاسیها روزی در جلسه درس ادبیات فارسی شعر «دو تن رکشا» را از کتاب آخر شاهنامه روخوانی...
شهریور ۲ام, ۱۳۹۳ | از پنجرهای دیگر | ادامه مطلب
نامهای از کتابخانهء ملی

سه سال پیش، زمانی که سرپرست مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران بودم، روزی نامهای از کتابخانهء ملی رسید که باعث شگفتی من و همکارانم شد. مضمون نامه – که گویا آن را برای بسیاری از دانشگاهها و موسسات پژوهشی تابع وزارت علوم نیز فرستاده بودند – این بود که کتابخانه ملی قصد دارد مجموعهای...
تیر ۲ام, ۱۳۹۳ | يادداشت | ادامه مطلب
کامران فانی و بار امانتی که بر دوش دارد

نام جناب «کامران فانی» را نخستین بار در پائیز 1376 شنیدم. زمانی که برای کنکور کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی دیروز – علم اطلاعات و دانششناسی امروز – آماده میشدم. کتاب مرجع شناسی دکتر نورالله مرادی را همراه با چند اثر دیگر خریده بودم و مشتاقانه ورق میزدم. تقریباً همهء...
فروردین ۲۴ام, ۱۳۹۳ | فانی 3, يادداشت | ادامه مطلب
فرصتی برای تمرین تفکر تأملی

تفکر تأملی (Reflective Thinking) به این معناست که گاهی بخواهیم پندار، گفتار و رفتارمان را با نگاهی نقادانه ارزیابی کنیم. تجربههای گذشته را به یاد آوریم و فرصتی برای بازبینی افکارمان داشته باشیم. نوعی خودکاوی آگاهانه و منصفانه. بدون عذر و بهانه. بیآنکه قصد داشته باشیم خود را توجیه، یا...
فروردین ۴ام, ۱۳۹۳ | یادداشت | ادامه مطلب
بازتابی از بیم و امید در رمان «جای خالی سلوچ»

یکی از بهترین کتابهایی که در سال 92 خواندم، رمان ارزشمند «جای خالی سلوچ» بود. سیو چند سال پس از انتشارش، چاپ هجدهم را خواندم. البته در چاپ نخست مخاطب این اثر نبودم و لازم بود سه دهه سپری شود تا بتوانم یکی از خوانندگانش باشم. پس از خواندنش، برایم بیش از پیش مسلم شد که محمود دولتآبادی...
اسفند ۱۷ام, ۱۳۹۲ | محمود دولت آبادی | ادامه مطلب
زندگی پلنگی

شاید این روزها شما هم خبرهای تلخی از «مرگ پلنگ« در مطبوعات و رسانهها خوانده باشید. خبرهایی که برای هر شنوندهء دوستدار طبیعت این سرزمین نگرانکننده است. البته آنچه تلخی هر یک از این خبرها را افزون میسازد، علاوه بر وجه زیستمحیطی آن، پایان اندوهناک یک «زندگی پلنگی» است...
بهمن ۲۴ام, ۱۳۹۲ | یادداشت | ادامه مطلب
نخستین غزلی که از حافظ خواندم

بیستم مهر است و روز بزرگداشت حافظ. سایتهای فرهنگی هر یک خبری از مراسمی دربارهء حافظ دارند. شهر کتاب 16 و 17 مهر نشستی در این زمینه داشته و حافظپژوهان دربارهء او گفتهاند و شنیدهاند. وزیر ارشاد راهی شیراز شده و جشنی در حافظیه برپاست. بسیاری از موسسات فرهنگی هم جلسهای، یا همایشی...
مهر ۲۴ام, ۱۳۹۲ | يادداشت | ادامه مطلب
خواندن به مثابهء شنیدن

به جای مقدمه
تونی وارنر (Tony Warner) در صفحهء 198 کتاب «مهارتهای ارتباطی برای نظامهای اطلاعاتی» از شنیدن به عنوان «مهارت فراموش شده» (The Forgotten Skill) یاد میکند. مهارتی که نقشی اساسی در ارتباطات فردی و جمعی دارد، اما اهمیت آن از یادها رفته است. وارنر بر این باور است که هر چند بخش از زندگی...
مهر ۱۹ام, ۱۳۹۲ | یادداشت | ادامه مطلب
ایفلا در سرزمین ایفل!

هفتاد و نهمین کنفرانس ایفلا در سنگاپور به پایان رسید؛ و گویا قرار است هشتادمین نشست آن سال آینده در لیون فرانسه برگزار شود. فرانسه، کشوری که نامش با نمادی به نام «ایفل» پیوند خورده است. «ایفلا» و «ایفل» نیز به هم شباهت دارند. کافی ست الف انتهای ایفلا را برداریم تا به ایفل برسیم!...
شهریور ۹ام, ۱۳۹۲ | درنگ | ادامه مطلب
هفت توصیه برای حضور در جلسه دفاع (قسمت دوم و پایانی)

مقدمه
داستان یک جلسهء دفاع فرضی را – که کم و بیش در اغلب چنین جلساتی رخ میدهد – در بخش نخست این یادداشت خواندید. اکنون در بخش دوم و پایانی آن ، هفت توصیه ساده برای کاستن از نگرانی حضور در این جلسه و افزایش کارآیی آن ارائه میشود. امید آنکه این چند توصیه برای دانشجویانی که در...
شهریور ۱ام, ۱۳۹۲ | یادداشت | ادامه مطلب
هفت توصیه برای حضور در جلسه دفاع (قسمت اول: روایتی از یک جلسهء دفاع فرضی)

باید خوشحال باشد، اما نگران و کلافه است. به آخرین روز تحصیلش در دورهء فوقلیسانس رسیده و تا چند ساعت دیگر دانشآموختهء این مقطع خواهد شد. در دو سال گذشته چقدر منتظر امروز بوده که آن را جشن بگیرد. اما حالا دعا میکند این چند ساعت پیشرو مثل برق و باد بگذرد و اثری از آن هم در ذهنش...
مرداد ۲۹ام, ۱۳۹۲ | یادداشت | ادامه مطلب
آدمها در محاصرهء عددها

چند روز پیش قرار بود در مصاحبهای رادیویی شرکت کنم. روز پیش از مصاحبه فقط به من گفته بودند که برنامهای فرهنگی است و باید به چند پرسش دربارهء خواندن و فرهنگ مطالعه پاسخ دهم. تقریباً هیچ اطلاع دیگری از این برنامه نداشتم و تنها کاری که از دستم بر میآمد آمادگی کامل برای پاسخ به تلفن...
تیر ۱۱ام, ۱۳۹۲ | یادداشت | ادامه مطلب
دلیر و خردمند و آزاده بود

صبح شنبه – هفتم اردیبهشت و زمانی که هوا در اوج لطافت و طراوت بهاری بود – پس از پایان کلاس وقت اول به دفترم بازگشتم تا چند دقیقهای استراحت کنم و ببینم تکلیفم برای باقی روز چیست. دیوان حافظ کوچکی که جای مشخصی روی میزم دارد، باز کردم و دوباره آن غزل چند روز پیش را که دربارهء موسم...
خرداد ۱۹ام, ۱۳۹۲ | درنگ | ادامه مطلب
به لفظ اندک و معنی بسیار

حکیم عمر خیام نیشابوری سخن برای گفتن بسیار دارد، اما کمگو و گزیدهگو است. از سویی دیگر، او در این گزینش نیز مهارت شگرفی دارد، و ماهرانه جان کلامش را در چند بیت کوتاه به شنونده میرساند. بیتهایی که به نثری روان و حتی به زبان گفتار نزدیک است. زیرا خیام اصل ایجاز را میشناسد و به...
اردیبهشت ۲۹ام, ۱۳۹۲ | یادبود | ادامه مطلب
عشقی برای بودن و شوقی برای زیستن

ساعت یک بامداد جمعه یازدهم اسفند 1391 است و فکر سه رخدادی که ظاهراً هیچ ارتباطی با هم ندارند، خواب را از چشمانم ربوده است. یکی خبری که چند ساعتی قبل تصادفاً در وبسایت دانشگاه شفیلد دیدم؛ دوم فیلمی که چندساعتی پیش از آن از شبکه نمایش تماشا کردم؛ و سوم خبر بزرگداشت پنجاهمین سالگرد...
اسفند ۲۷ام, ۱۳۹۱ | جشنوارهای از نوشتههای شما - اسفند 91, يادداشت | ادامه مطلب